جشن تکلیف یکی از بهترین خاطرات کودکان است.آنها در این جشن یاد می گیرند که باید از این به بعد تکالیف دینی خود را انجام دهند.بعد از جشن تولد و جشن دندونی این جشن مهمترین جشن زندگانی کودکان است. در ادامه می توانید مجموعه شعر در مورد جشن تکلیف را ببینید.
اگر تمایل دارید که شعر در مورد نماز را هم ببنید با کلیک روی متن می توانید وارد صفحه شعر و متن های زیبا در مورد نماز شوید.
متن و شعر در مورد جشن تکلیف
شده ام نه ساله
جشن تکلیف من است
جا نماز و چادر
همه در کیف من است
دین من اسلام است
من مسلمان هستم
می رسد صوت اذان
شاد و خندان هستم
چادری داده به من
هدیه ای مادر من
مثل تاجی از گل
چادرم بر سر من
شده ام نه ساله
بعد از این خوشحالم
چون فرشته شده است
دست هایم، بالم
می پرم رو به خدا
لحظه ی سبز نماز
پنج نوبت هر روز
می کنم راز و نیاز
مثل گل می شکفم
باز در سایه دین
ای خدا! شکر! شدم
زود همسایه ی دین
چون بیامد بار سنگین گران بر مسلمان
مقدمش باشد مبارک بر جمیع مومنان
چون ساعات بر تو آمد و این شدی
راز دل سر بسته بگویم مرد شدی
ای عزیز دسته گل که قلب تو پاک از گناه
تو بکن دستور قران را عمل تا باشی پاک از گناه
یک نصیحت کرده ام گوش کن
در قیامت آب کوثر نوش کن
پسرم روی تو خندان باشد
جشن تکلیفت مبارک باشد
جشن تکلیف
در باغ ایمان
یک لاله دیدم
یک نونهال
نه ساله دیدم
سجاده اش را
چون باز می کرد
پروانه می شد
پرواز می کرد
از باغ جا نمازم گل نماز
آهسته پر کشیدم
رفتم به سوی باغی
یک باغ سبز و خرم
دیدم که گل در آن باغگل نماز
روییده دسته دسته
دیدم کنار گل ها
یک شاپرک نشسته
آن شاپرک مرا دید
پر زد به سویم آمد
او با خودش گل آوردگل نماز
گل را به چادرم زد
گفتم: به شاپرک جان
این گل چه خوب و ناز است
او شادمان شد و گفت:
این گل، گل نماز است
شد تو را جشن تکلیفی عزیزم
به پای تو گلم من گل می ریزم
ای گل خوشبو -بگو تو یاهو
مدد بخواه ای پسر از ضامن آهو
عطر گل یاس
بوی خدا داشت
در جا نمازش
خورشید می کاشت
اونروز که جشن تکلیف
تو مدرسه به پا شد
در دل کوچک من
شور و شری به پا شد
گفتم با یاد خدا
انس می گیرم همیشه
دلم با یاد خدا
راحت و آروم میشه
وقتی که بانگ اذان
می پیچه تو شهرما
من به نماز می ایستم
حرف می زنم با خدا
با اون خدا که مهربون و پاکه
خالق این زمین و آب و خاکه
با اون خدا که همتایی نداره
ابر سیاه به لطف اون، می باره
بر تو واجب شده نماز و روزه
چون که عابد شدی شیطون می سوزه
غرق نماز شو،محرم راز شو
بازی بسه تو مشغول راز ونیاز شو
برو مسجد برا نماز جماعت
چه خوبه جوونی و شوق عبادت
خدا می خونت ، داده نشونت
یاد خدا که عمریه آروم جونت
می دید هرجا
نور خد را
مانند غنچه
می شد شکوفا